ممکن است بسیاری از شما از دست فرزندتان شکایت داشته باشید که حواسپرت است، زیادی شیطنت میکند، دل به درس نمیدهد، موقع درس خواندن تمرکز ندارد، فراموشکار است، نسبت به تکالیف مدرسه بیعلاقه است، مدام سر جایش تکان میخورد و …
شاید هم به سرعت در مورد او قضاوت کرده باشید که بیشفعال و بیتوجه است یا ADHD دارد!
واقعیت این است که شما ویژگیهای فرزندتان را درست شناسایی میکنید، اما برای قضاوت دقیقتر و استفاده از برچسبهایی مانند بیشفعالی یا فقدان توجه لازم است نکات بسیار دیگری را نیز درنظر بگیرید؛ از جمله این که: آیا فرزند شما هنگام انجام هر فعالیتی بیتوجه و حواسپرت است؟ آیا هنگام قرارگرفتن در هر موقعیتی زیاد تکان میخورد؟ آیا فرزندتان فضای کافی برای جنب و جوش طبیعی در اختیار دارد؟
اگر پاسختان به این پرسشها منفی ست، لازم است در استفاده از برچسب ADHD درمورد او تجدید نظر کنید.
ADHD یا اختلال بیشفعالی/کمبود توجه، یک اختلال رفتاری رایج در کودکی است که روی توجه، تمرکز و یکجا نشستن کودک تأثیر میگذارد. کودکان دارای این اختلال بهسختی میتوانند روی تکالیف و موضوعات مختلف تمرکز کنند. این کودکان تکانشی عمل کرده، خودشان را به دردسر میاندازند.
تجارب روانشناسان در فضای درمان نشان میدهد بسیاری از کودکانی که با تشخیص ADHD یا بیشفعالی به روانشناس مراجعه میکنند، نهتنها میتوانند درطول یک جلسه بهراحتی، سر جای خود بنشینند، بلکه توانایی تمرکز و پیگیری دستوالعملهای درمانگر را نیز دارند؛ درحالی که کودک دچار ADHD نمیتواند بهراحتی، برای مدت طولانی یک جا بنشیند و توجهش را روی فعالیت ارائهشده متمرکز کند.
البته، روانشناس برای تشخیص ADHD، تنها به نشانههای ذکرشده بسنده نمیکند و به علایم دیگر و نیز پایداری آن علایم درطول زمان نیز میپردازد. به نظر متخصصان این حوزه، بسیاری از رفتارهای گزارششده از طرف والدین یا معلمان درمورد کودک، به ویژگیهایی اشاره دارند که در بسیاری از مواقع، به دورهی بههنجاری از رشد کودک تعلق دارند؛ مثل جنب و جوش و تحرک. این نیازمندی به تحرک، در اثر کمبود فضاهای موجود در خانه و مدرسه، محدود شده، این امکان را از کودک میگیرد که بهطور طبیعی و کافی انرژی خود را تخلیه کرده، تمرکز لازم را برای انجام فعالیت بهدست آورد.
علاوهبراین، متداول شدن مصرف مواد خوراکیِ دربردارندهی مواد رنگی غیرطبیعی و ادویههای گوناگون (مانند انواع چیپس، پفک، شکلات و غذاهای موسوم به «فستفود»)، منجر به افزایش انرژی جنبشی کودکان شده، آنها را وادار به جنب و جوش و فعالیت بیشتر میکند.
از طرف دیگر، بسیاری از فعالیتهایی که در خانه و مدرسه از کودکان خواسته میشوند، به دلایل مختلفی مانند: عدم تناسب با سن کودک، شیوهی نامناسب ارائهی مطلب، بهکار نبردن تشویق و… انگیزهی لازم را برای پیگیری در کودک، ایجاد نمیکنند تا او با توجه و علاقه به انجام فعالیت مورد نظر بپردازد؛ درحالی که بهراحتی میتواند تکالیف مورد علاقهاش را با توجه و دقت دنبال کند یا کتاب داستان محبوبش را با اشتیاق مطالعه کند. این درحالی ست که علاوه بر عوامل ذکرشده، بسیاری از رفتارهای حاکی از بیتوجهی و بیانگیزگی در کودک، میتوانند نمایانگر واکنش او به شرایط عاطفی و روابط نامناسب در خانواده باشند.
بهطور خلاصه میتوان گفت که برای تشخیص ADHD، علاوه بر شناسایی ویژگیهای رفتاری کودک، باید به عوامل محیطی، انگیزشی و تغذیهای او نیز توجه کنیم. اهمیت این موضوع زمانی آشکار میشود که بدانیم استفاده از برچسبهایی نظیر ADHD، بیشفعالی و نظایر آنها، پیامدهای منفی و گاه جبرانناپذیری بههمراه دارند؛ از جمله اینکه گاه، بهکار بردن این برچسبها باعث میشود کودک با استفاده از عبارتهای چون «توی کلاس تکون میخورم، چون بیشفعالم»، یا «درس نمیخونم، چون ADHD دارم» بسیاری از موقعیتهای پیشآمده در خانه یا مدرسه را مطابق با وضعیت دلخواه خود توجیه کند.